خیلی وقت ها پیش عنوانی منتشر شد تا در ژانر اکشن بتواند برای خود طرفدارانی را دست و پا کند و تمام مکانیزم خودش را در جهت ادای کامل دین به یک کلمه بیان کند.بله The Punisher .این عنوان در سال ۲۰۰۵ امتیازات خیلی بالایی از سوی منتقدان سایت های معتبر بازیهای رایانه ای نگرفت ولی به قطع جایی را در میان قلب بازیبازانی که عاشق خون و خشونت و انتقام و اکشنی بزن,بکش و به جلو برو پیدا کرد.خانواده فرانک کستل به دستان مجرمینی کشته شدند و حال فرانک وجودش مالامال از خشم و کینه به دنیال ی حس انتقامی خویش میرود و هرکه را در این مسیر می یابد به سزای عملش و یا حتی به بالاتر از سزایش می رساند.شروع بازی در اداره پلیس و اعترافات فرانک خواهد بود که مراحل بازی فلش بک هایی خواهند بود که فرانک کشتار خویش را تعریف خواهد کرد.

یادش بخیر چه لذتی در میان کشتن آن همه انسان شرور با اسلحه و چاقو و نارنجک و دستگاه پرس و حتی پرت کردن از ارتفاعات و…وجود داشت.تنوع بالای شکنجه کردن فرانک باعث جذابیت این عنوان شده بود.یک اکشن سریع و در عین حال با انواع و اقسام اسلحه ها و شیوه های اعتراف گیری و کشتن.کشب امتیازات از اعتراف گرفتن ها و نیز نحوه کشتار و بدست آوردن مدال ها برای ارتقا دامنه حرکتی فرانک.

تنوع نسبتا خوب مراحل نیز از نکات مثبت بازی و همچنین هوش مصنوعی و کیفیت پایین بافتها و تکسچرها از نکات منفی بازی به شمار می رفت.صداگذاری ها نسبتا به خوبی انجام شده بودند به ویژه صدای خود فرانک که به نوع شخصیت زمخت وی نیز میخورد ولی بازی شدیدا از یک موسیقی با تلورانس خوب ریتم محروم بود.فیزیک بازی نمیشود گفت واقعا خوب نبود زیرا در آن سال فیزیک بازیها خیلی به پیشرفت نرسیده بودند ولی خوب, کامل هم نبود.

خوب است زمانی را به یاد عنوانهایی سر کنیم که روزگاری لحظات مفرحی را برای ما رقم زدند و چه بسا خاطره ساز نیز برای ما هم بودند.عنوان مجازات گر که چندی پس از انتشار نسخه گیم آن فیلمش نیز ساخته شد که البته خیلی هم بد از آب در نیامده بود یکی از آن خوبهاست.همیشه خوب است نیم نگاهی را به گذشته خویش بیاندازیم و ببینیم که بر ما بر دنیای بازیهای ما چه آمده است.چه قدر پیشرفت داشتیم.چه قدر انس و الفت داشتیم.چه قدر بازیها توانستند ما را شاد کنند و خاطره ساز دفتر زندگی ما باشند.

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها